سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راین جهانی از زیبایی - هزارمظهراستقامت
آمریکایی‌ها، مارگارت تاچر تنها نخست‌وزیر زن تاریخ بریتانیا را «بانوی آهنین» لقب دادند و برایش فیلم ساختند؛ فیلمی که چند جایزه معتبر جهانی را از آن خود کرد. احتمالاً روند زندگی این سیاستمدار انگلیسی به گونه‌ای بوده که نویسندگان فیلمنامه به این جمع‌بندی رسیده‌اند که خانم تاچر یک «بانوی آهنین» بوده است.
شاید اعطای این لقب، نوعی نا‌ن‌قرض‌دادن سیاسی باشد یا بتوان آن را یک انتخاب خوب برای نام فیلمی درباره یک سیاستمدار زن ارزیابی کرد اما هر چه که هست، امروز مارگارت تاچر به عنوان «بانوی آهنین» انگلستان شناخته می‌شود.

 

حالا بانویی مقابل ما نشسته که هرگز نخست‌وزیر نبوده، هرگز برایش فیلمی ساخته نشده و هرگز عنوان و لقب ژورنالیستی دهن‌پرکنی از کسی دریافت نکرده اما محکم‌ و نستوه در مدار سیاست بر سر آرمان‌ها و اصولی که به آن اعتقاد داشته، جانانه ایستاده و حالا بعد از سال‌ها می‌توان با افتخار به او عنوان «بانوی پولادین» را داد.

 

قرار بود فقط خواندن یاد بگیرد، نوشتن هم نه؛ اما سفیر ایران شد در ابلاغ نامه امام (ره) به گورباچف. مکتب رفتن برایش ممنوع بود و گفتند روی بقیه دخترها را باز می‌کند و باید در خانه بماند؛ اما سر از جنبش‌های چریکی سوریه و لبنان درآورد و سال‌ها بعد به تدریس در دانشگاه پرداخت. پیش از انقلاب مبارز بود و در زندان‌ها شکنجه شد، بعدها هم برای سرپرستی چند خانواده فقیر شب‌ها مسافرکشی کرد.

 

مرضیه حدیدچی (دباغ)، بی‌شک زنی جسور و پرتلاش است. از جمله آدم‌هایی که برای آرمانش شجاعانه تا پای جان می‌جنگد و برای لحظه‌ای هم از پا نمی‌نشیند. وقتی به عنوان یک انسان برای خود رسالتی قائل شود، دیگر زن یا مرد بودن برایش مسأله نیست. تک‌تک سال‌های زندگی‌اش این را می‌گوید.

 

«جمعیت زنان جمهوری اسلامی» مراسم عزاداری برای رحلت پیامبر (ع) برگزار کرده؛ می‌گویند «حاج خانم» با وجود حال نامناسبش هر طور که باشد در این مراسم شرکت می‌کند. در بیمارستان بستری بوده اما تقریباً همه مطمئن هستند که امشب در مراسم حاضر خواهد شد. از بیمارستان به دفتر جمعیت که می‌رسد یک گوشه روی صندلی می‌نشیند. در اولین نگاه می‌توان فهمید که راه رفتن برایش دشوار است. مهمانان مراسم یکی یکی می‌آیند و سلام و احوال‌پرسی گرمی می‌کنند. با بعضی‌هاشان گپی می‌زند و اوضاع و احوالشان را جویا می‌شود.

 

 

 

به رسم عیادت خواسته بودم زمینه دیداری هرچند کوتاه فراهم شود. می‌گویند «گاه پیش می‌آید خانم دباغ چند شبی در بیمارستان بستری بماند و دوباره راهی خانه شود. با این حال پزشکان توصیه کرده‌اند در تهران نماند و به همین دلیل این روزها بیشتر در روستایی اطراف طالقان زندگی می‌کند. می‌شود در حاشیه مراسم عزاداری احوال‌پرسی‌ای کرد.»

 

با همان صدای رسا می‌گوید: «یک آدم سیاسی هر چقدر هم که پیر و فرسوده شود، دست از مسیر و راهی که انتخاب کرده برنمی‌دارد؛ مگر آدم‌هایی که از روی هوا و هوس به جریان‌های سیاسی ورود کرده باشند و بعد از مدتی ‌ببینند چیزی در این راه نصیبشان نمی‌شود. بنابراین رها می‌کنند و به دنبال راه انداختن شرکت و کارخانه می‌روند.

 

کسانی که با بینش سیاسی و مذهبی مسیر و راه انقلاب را - که رهبری آن به دست امام راحل(رض) بوده است - انتخاب کرده باشند، تصور نمی‌کنم بتوانند و بخواهند لحظه‌ای از آن راه فاصله بگیرند. در اطرافیانم خیلی‌ها اینگونه بودند. مرحوم آقای عسگراولادی رحمت‌الله علیه، انسان وارسته‌ای بود که شاید بتوان به راحتی گفت در 70 سال عمرش لحظه‌ای از مسائل سیاسی و اجتماعی جدا نبود. تا لحظات آخر زندگی‌اش هم مسئولیت داشت و چند شب پیش از درگذشتش هم درباره موضوعات مهم کشور صحبت کرده بود و همه مسائل را دنبال می‌کرد.

 

با این حال گاهی اوقات خودِ انسان از آن سرعتی که در زمان‌های مختلف دارد، مقداری کُند می‌شود؛ نه اینکه خودش کُند بودن را انتخاب کرده باشد، زیرا آنچه خداوند متعال داده در زمان پیری یک به یک پس گرفته می‌شود. البته شاید کسانی که در زمان جوانی در حد وسع به خودشان فشار آورده باشند، در لحظه مرگ هم چندان قوای جسمانی‌شان را از دست ندهند.

 

گاهی با بعضی دوستان که صحبت می‌کنم، می‌گویند دیگر کِشِش نداریم و از مشکلات جسمی و این جور مسائل صحبت می‌شود. به آنها می‌گویم خودمان باعث شدیم که این کشش کم و کوتاه شود. زمانی بود که پایه تیربار را روی دوشم می‌گذاشتم و از سیاه کوه سنندج بالا می‌رفتم؛ طبیعی بود در آن سن می‌توانستم، انجام می‌دادم و باکم نبود. امروز به جای آن تیربار یک عصا دستم است که اگر نباشد، نمی‌توانم دو قدم راه بروم. اگر آن زمان مسائل را به این وضوح می‌دیدم شاید به جای سه بار، یک بار از آن تپه‌ها بالا می‌رفتم، یا پایه تیربار را به دوش یکی از برادران که توان بیشتری دارند می‌دادم و خودم با همان اسلحه سبک‌تر می‌آمدم.

 ادامه مطلب


[ جمعه 93/10/19 ] [ 10:14 صبح ] [ غلامرضابالایی راینی ]
درباره وبلاگ
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 177
بازدید دیروز: 534
کل بازدیدها: 280788